اگر یک پروژه تصویرگری در دست دارید و بخش انتخاب تکنیک اجرایی ذهنتان را مشغول کرده است، این مطلب که شامل معرفی شیوهها و تکنیکهای مختلف تصویرسازی است می تواند به انتخاب شما کمک کند و به ذهنتان نظم بخشد. تصویرسازی میتواند بسیار متنوع باشد و طیف وسیعی از شیوههای مختلف را در بر گیرد. واقعگرایانه، اغراقآمیز، پر از جزئیات ریز و درشت و یا تصاویری ساده برای بهتر ارتباط گرفتن با سنین پایین. انتخاب تکنیک متناسب برای هر پروژه، قطعا نتیجه ی بهتری را پیش چشم مخاطب قرار خواهد داد.
بطور کلی تصویرسازی بر مبنای تکنیک را میتوان به دو گروه تقسیم کرد؛ تصویرسازی به روش سنتی و استفاده از روشهای نوین.
روشها و تکنیکهای مختلفی برای تصویرسازی در طول اعصار و قرون مختلف مورد استفاده قرار گرفته و با گذشت زمان، این روشها و تکنیکها نیز دچار تغییر و تحولات بسیاری شدهاند. زیرا مواد اولیهای که هنرمند در خلق آثار خود استفاده میکرد نیز با گذشت زمان بهروزتر و مدرن شدهاند. برای مثال در گذشته یک تصویرگر برای خلق اثر تنها به کاغذ، مداد و رنگ نیاز داشت اما امروزه و با ورود سیستمهای دیجیتال به حوزه هنر، این امکانات دچار تغییر و تحول اساسی شدهاند. حتی هنرمندانی که عموما روشهای قدیمی را به جدید ترجیح میدهند ناچارا به سوی نقاشی دیجیتال کشیده میشوند و از روشهای نوینی مانند طراحی دوبعدی و سهبعدی بوسیله نرمافزارهایی مانند فتوشاپ، مایا و ۳DMax استفاده میکنند. تجهیزات دیجیتالی ذکر شده، حتی توان الگوبرداری عینی از مدیومهای سنتی را داشته و میتوان با آنها، به خلق اثری با حال و هوای قدیمی اما به سبک مدرن نیز پرداخت.
اما روشهای سنتی دقیقا چه روشهایی بودند؟در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
روشهای سنتی و انواع تکنیکهای رایج تصویرگری از گذشته تا حال
یکی از قدیمیترین روشهای خلق آثار هنری البته طراحی و نقاشی دستی است، اما جز این دو مورد روشها و تکنیکهای بسیاری نیز وجود دارد:
۱. چاپ چوب
تکنیک چاپی قدمتی به اندازه تاریخ دارد و در بسیاری از نسخ خطی و کتابهای دستنویس میتوان اثر آنرا یافت. استفاده از این نوع چاپ که در قرون وسطی بسیار متداول و پرطرفدار بود، تا زمان اختراع و متداول شدن صنعت چاپ، عملا تنها روش چاپ تصاویر بود. این تکنیک بعد از ابداع چاپ، به روشی شخصی برای برخی هنرمندان بدل شد. حک تصاویر بر روی چوب عملا نویسندگان و ناشران را قادر به درج تصاویر زیبا و گویا در کتابها و نسخ، آنهم به تعداد بالا و بی هیچ مشکلی میکرد. موزه هنر متروپولیتن از چاپ چوب، بعنوان یکی از پرطرفدارترین انواع تکنیکهای چاپ تصویری در دوران فدرال ژاپن نام میبرد. وجه تمایز این روش نسبت به سایر روشهای متداول آنزمان، بازی و تضاد رنگهایی است که در چاپ بکار برده میشد. ایجاد کنتراست بین قسمتهای تاریک و روشن تصویر و امکان ایجاد ضربآهنگهای قوی در تصویر، با وجود روشهای مدرنی که امروزه در جوامع هنری وجود دارد، همچنان مورد پسند بسیاری از هنرمندان و نقاشان معاصر است، هنرمندانی که تلقین بافت و خشونت متریال مورد استفاده در اثر را به هرچیزی ترجیح میدهند.
از دیگر روشهای تصویرگری که به سبب نوع تکنیک، برخی مقدمهچینیها مانند آمادهسازی مواد پایه و داشتن دانش فنی در خصوص متریال مورد استفاده را طلب میکرد عبارتند از؛
۲. چاپ فلزی
یا سیاهقلم تیزآبی که در روشهای سنتی چاپ فلزی غالبا فلز مورد استفاده هنرمند، مس، زینک یا استیل میبود، صفحه فلزی که در برابر اکسید شدن و خورده شدن مقاومت بالایی داشت. هنرمند طرح موردنظر خود را با مغارهای تیز و نازک روی صفحه فلزی قلمزنی میکرد و سپس صفحه فلزی حکاکی شده را در حمام اسید غرق میکردند تا خطوط حکاکی شده روی فلز به خورد بدنه برود، سپس صفحه فلزی بدقت تمیز میشد و تمام سطح آن جوهراندود میگردید و زمانی که جوهر، از روی سطح پاک میشد تنها خطوط و نقاطی که هنرمند از قبل حکاکی کرده بود آلوده به جوهر باقی میماند. سپس این ورق فلزی زیر صفحهای کاغذی قرار داده میشد و بوسیله غلتکی فشاری، به سطح کاغذ فشرده میشد و در نهایت نیز طرحی که هنرمند در ذهن داشت روی کاغذ چاپ میشد.
بر اساس نوع فلز و تکنیکی که بر روی آن بکار رفته بود تصویر حاصله میتوانست حال و هوایی آبرنگی یا صرفا طراحی با مداد داشته باشد و در این نوع چاپ، تمامی خطوط از پیش قلمزنی شده بر روی کاغذ به روشنی هویدا میشد. سه مثال تصویرسازی شده به همین روش در ادامه قابل مشاهده است.
حالا به روشهای دیگری که به اندازه دو روش قبلی، از پیش آمادهسازی نمیخواهد خواهیم پرداخت!
۳. تصویرسازی با مداد و مدادرنگی
شاید اغراق نباشد اگر بگوئیم یکی از شناخته شدهترین و پرطرفدارترین انواع روشهای تصویر سازی مشخصا استفاده از مداد یا مدادرنگی در خلق اثر است. متریالی بسیار عالی و غنی از امکانات مختلف برای خلق نرمترین و ظریفترین سایهها تا تندترین و کشیدهترین خطوط ممکن. گاهی اوقات تصویرگر از مداد، جهت زدن صرفا اتودهای اولیه کارش استفاده کرده و در نهایت اثر خود را با همان متریال مطلوبش به پایان میرساند. در ادامه این قسمت سه اثر متفاوت که در خلق آنها از مداد استفاده شده، خواهید دید. یکی با مدادرنگی و با بافتی نرم و سایههایی بسیار لطیف، یکی با خطوط تند و حالت طراحی و دیگری سیاه و سفید با خطوط واضح و جنبههای بازتابش نور بسیار گیرا. نمونه آخر یعنی نمونهای که خطوط تند و گیرایی دارد از جمله پرطرفدارترین انواع اتودزنیهای طراحان و تصویرگران، در ابتدای خلق و مطالعه اثری که در ذهن دارند، میباشد.
نوع دیگری از تصویرگری که روشی بسیار تکنیکی بوده و گاها با مداد طراحی نیز اشتباه گرفته میشود عبارت است از؛
۴. ذغال طراحی
ذغال طراحی به اندازهای که استفاده از مداد طراحی و قلم در بین هنرمندان طرفدار دارد از آن اقبال عمومی برخوردار نیست. اما برای بسیاری از تصویرگرانی که در حوزه تصویرگری داستانهای کوتاه، خلق طراحیهای سریع و اسکچهای تفننی فعالیت میکنند، جزو یکی از متریالهای پرطرفدار است. قابلیت بازی با رنگدانههای ذغال باعث میشود که هنرمند بتواند طیف وسیعی از بافتها و سایهها در طراحی از مدلهای زنده، اجسام و طبیعت را بکار بندد. هنرمند میتواند هم از انگشت و هم از دستمال کاغذی یا هر نوع وسیله مشابه دیگری جهت پخش کردن، دادن بافت نرم، همپوشانی، ایجاد گوشههای تیز و نرم و سایه استفاده کند.
در نمونههای تصویر سازی شده زیر میتوانید توانایی ذغال طراحی در ایجاد سطوح سخت و خشن و رها در طراحی اسب، طراحی دقیق و عینی از چهره انسان را بدقت مشاهده کنید. هنرمند در این اثر از ذغال برای خلق سایههایی بسیار نرم و تلفیق و ایجاد بافت استفاده کرده و مهمترین تفاوت آن با تصویرسازی بوسیله مداد، خطوطی است که ذغال ایجاد میکند. خطوطی که به نسبت مداد از ضخامت بیشتری برخوردار بوده، نرمتر است و مشخصا سیاهتر از مداد جلوه میکند. دلیل اینکه نمونه ۲ و ۳ اینقدر با هم تفاوت دارند در روش استفاده از ذغال در خلق آنهاست، مداد ذغالی از پودر ذغال فشرده و چسب بایندر تهیه شده که مشخصا به نسبت ذغال مو، خطوطی تیزتر و مشخصتر ایجاد میکند حال اینکه ذغال مو، خطوطی نرمتر و قابل لمستر ایجاد میکند.
صحبت نرمی بافت تصویر و ایجاد سایههای سبک و قابل لمس شد، پس بهتر است به سراغ تکنیک دیگری که این مشخصات را دارد برویم؛
۵. لیتوگرافی
ریشه کلمه لیتوگرافی به معادل یونانی سنگ برمیگردد. بطور کلی این روش از خلق تصویری توسط روغن، چربی و یا وکس بر روی سطح صاف و صیقلی مرمر بوجود میامد اما امروزه اکثریت کتابهای تیراژ بالا و مجلات پرتعدادی که تصاویرشان رنگی چاپ میشود از تکنیک افست لیتوگرافی استفاده میکنند که معمولترین روش چاپ تصاویر از سال ۱۹۶۰ تاکنون است.
نمونههایی که در ادامه میبینید، تماما به روش لیتوگرافی تهیه شدهاند. میتوانید کیفیت را در هر سه نمونه بدقت مشاهده کنید. هر کدام با دیگری کاملا تفاوت دارد اما رگهای از نرمی در هر سه اثر دیده شود هرچند، رنگهای بکار رفته حالتی شسته و رنگ و رو رفته نیز دارند.
اما روش دیگری در تصویرسازی که هم نرمی، و هم لطافت تصویر و هم ریزهکاریهای بسیاری را به تصویر میکشد روش ذیل است، یعنی؛
۶. آبرنگ
در این روش مهمترین و اساسیترین چیزی که با آن سروکار داریم رنگدانههایی هستند که میتوانند جزئیات و مشخصات بسیاری را بنابر مقدار آبی که به آن میافزائیم به نمایش بگذارند. حسی که دیدن تصاویر آبرنگ بما منتقل میکند حسی لطیف، نرم، آزاد و با عمق بسیار است. تصویرسازان از این تکنیک عموما در تصویرگری نقاشیهایی که در کتابهای آشپزی، کتب مربوط به حوزه زنان و مد به کار میروند استفاده میکنند. همچنین در به تصویر کشیدن نقاشیهای کتابهای کودکان، زیرا آبرنگ قابلیتهای بسیاری در خلق تصاویر آزاد و رنگپاشیده دارد و رنگها، قابلیت تلفیق در همدیگر را دارند یعنی چیزی که در تصویرسازی بسیار پرکاربرد بوده، جلوه زیبایی به تصویر میبخشد.
حالا که صحبت آبرنگ شد چطور است به خواهرخواندهاش هم اشارهای بکنیم!
۷. گواش
گواش نیز عینا مانند آبرنگ است با این تفاوت که رنگدانههای آن غلیظتر و کیفیت تصویر نهایی ماتتر است. رنگهایی غنی، لایههایی ضخیم و سایههایی تاریکتر نسبت به آبرنگ تولید میکند. گواش معمولا در میان تصویرگرانی که در حوزه خلق آثار تبلیغاتی مانند پوستر، تصویرسازیهای محصولات، کمیکاستریپ و سایر موضوعات مشابه فعالیت میکنند، طرفدار دارد. بیشتر انیمیشنهای تولیدی شرکت ۲۰th Century بوسیله گواش رنگآمیزی شدهاند و همزمان از آبرنگ نیز برای خلق نقاط شفافتر، بخصوص پسزمینه استفاده شده است. استفاده از گواش در خلق آثاری همچون پوستر بدلیل سرعت خشک شدن رنگ بر روی کاغذ و وجود امکان لایهگذاری بیشتر رنگ بر روی رنگهای قبلی طرفدار دارد.
تکنیک دیگری که در مورد آن صحبت خواهیم کرد و مشابهتی جزئی با دو تکنیک فوق دارد عبارت است از؛
۸. اکریلیک
اکریلیک، یکی از پرطرفدارترین و معمولترین روشهای خلق اثر برای هنرمندان تازهکار است. به نسبت سایر روشهای معمول از سهولت بیشتری برای کار برخوردار بوده و به نسبت رنگروغن یا آبرنگ از سادگی کاربردی بیشتری برخوردار است. هنرمند میتواند هم تاثیر مشابهی نسبت به آبرنگ از آن بگیرد و هم چیزی شبیه به رنگروغن و بر روی هرسطحی نیز قابل اجراست و در پایان، پس از خشک شدن نیز در برابر آب و رطوبت مقاوم است. طیف وسیعی از انواع رنگها را در بر میگیرد و حتی در انواع متالیک و فلورسنت و شبتاب نیز موجود است و عملا برای هر سلیقهای، محصولی پیشبینی کرده است.
اما تکنیک دیگری که با تکنیکهایی که تابحال در موردشان صحبت کردیم بسیار متفاوت است؛
کلمه کولاژ از معادل فرانسوی آن یعنی کولق (Coller) میآید که به معنی چسباندن است. روشی که در طی آن اثر هنری با استفاده از انواع و اقسام مختلف متریالهای گوناگون خلق میشود. این روش تصویرسازی در سالهای اخیر از اقبال خوبی در میان هنرمندان برخوردار شده و حتی بعنوان روشی برای ایجاد خلاقیت و در نهایت رسیدن به نتیجه نهایی نیز استفاده میشود. عموما تصویرگران از سایهزنی در خلق تصاویر سهبعدی زیبایی در این تکنیک استفاده میکنند که در نمونهها میتوانید تاثیر آنرا مشاهده کنید. این روش، به رغم مشابهت استفاده، نتیجه بسیار متفاوتی برای هر هنرمند دارد.
و آخرین مورد؛
۱۰. قلم فلزی و جوهر:
تصویرسازی با استفاده از قلم فلزی و جوهر به هنرمند امکان خلق کنتراست بسیار قوی و چشمگیر در آثار خود میدهد. بسیاری از تصویرگران در ابتدای کار، کاغذ خود را با لایه بسیار شفافی از جوهر میپوشانند و اندک اندک با اضافه کردن جوهر به لایههای دلخواه مختلف، کنتراست زیبایی خلق میکنند. جوهر متریالی بسیار دستیافتنی و متنوع با قیمت ارزان است که به روشهای مختلفی میتوان از آن استفاده نمود. اشارهای که به وجود کنتراست بالا در چاپ چوب داشتیم بخاطر دارید؟ این روش حتی دست شما را در این زمینه بازتر هم میگذارد!
گاهی اوقات خلق و ایجاد سایههای رنگی مختلف در اثر به نسبت متریال مورد استفاده دشوار میشود، مشکلی که در مورد جوهر و قلم فلزی ابدا وجود ندارد و حتی میتوان بجای قلم فلزی، از انواع قلممو نیز برای خلق اثر استفاده نمود. همچنین نه صرفا با ایجاد محیطهای رنگی، که با نقطهگذاری و خطوط نیز میتوان وزن متفاوتی به کار داد و دوری و نزدیکی قابل لمسی در اثر ایجاد کرد. همانطور که در نمونهها شاهد هستید، هنرمند از تلفیق هوشمندانه و خیرهکننده سایههایی سنگین و خطوط ساده در خلق اثری خیره کننده استفاده کرده است.
روشهای مدرن و انواع تکنیکهای به روز تصویرگری
همانطور که قبلا نیز اشاره کرده بودیم ورود تکنولوژی به حوزه هنر و عصری که آنرا عصر دیجیتال مینامیم به هنرمندان امکانات بسیاری در حوزه خلق آثار ارائه کرد و دسترسی ایشان به انواع روشها و تکنیکها را آسان کرد. اولین وسیلهای که امکان نوشتن بوسیله قلم آنهم بصورت الکترونیک در آن فراهم شده بود در سال ۱۸۸۸ به بازار ارائه شد و از آن پس، تکنولوژی بسیار پیچیدهتر و تخصصیتر شد، تصویرگران و طراحان بسیاری به استفاده از قلمهای نوری و صفحات طراحی نوری روی آوردند. وسیلهای که مستقیما به رایانه وصل میشد و هنرمند میتوانست با استفاده از قلم نوری و یا سرفیس، به خلق آثار بصورت مستقیم در محیطهای نرمافزاری مانند فتوشاپ، آرکریج، اینکاسپیس و سایر نرمافزارهای مشابه بپردازد. نرمافزارهای گرافیکی طیف وسیعی از انواع براشها، قلمها، ابزار نقاشی و طراحی، بافتهای کاغذی مختلف و حتی افکتهایی که در زیباتر کردن تصویر، به هنرمند کمک میکنند را داراست.
بطور کلی حوزه تصویرگری دیجیتال را به دو بخش عمده میتوانیم تقسیم کنیم؛
۱. تصویرگری یا نقاشی دیجیتال (دیجیتال پینت)
همانطور که در نمونه تصاویر شاهد هستید نقاشی دیجیتال، هنرمند را قادر به ایجاد سایه روشنهای بسیار نرم و لطیف و پسزمینههایی مختلف در آثارش میکند، همچنین هنرمند قادر به ایراد جزئیات ولو بسیار ریز و جزئی در کل اثر است. بسیاری از خروجی این تصویرسازیها در فرمتهایی ارائه میشود که هم میتوان اندازه آنرا به قدر دلخواه کوچک و بزرگ کرد و هم در فرایند چاپ، کمترین تاثیر نامطلوبی در اثر نگذارد.
۲. وکتور
گروه دیگر به تصاویر وکتور تعلق دارد. خروجی وکتور از نرمافزار به گونهای است که اندازه اثر را تا هراندازه که مطلوب ما باشد میتوان تغییر داد بیآنکه کمترین تاثیر نامطلوبی بر روی اثر گذاشته و کیفیت آنرا مخدوش کند. اما به نسبت روش قبل، ایجاد سطوح و بافتهای نرم در این روش چندان مقدور نیست اما بهرحال وکتور نیز نوعی روش مطلوب و مشهور در خلق آثار است. وکتور در بین تصویرگرانی که در زمینه طراحی وب فعالیت میکنند از محبوبیت بسیاری برخوردار است زیرا میتوانند دورگیریهای واضح و شفاف، اشکال متنوع و هرآنچه در ذهن دارند را توسط نرمافزار پیادهسازی و در کار نهایی خود مورد استفاده قرار بدهند.
مثالهای زیر، مشخصا نمونههایی کافی برای رسیدن به درک کلی استفاده وسیعی که وکتور در تصویرسازی، ایجاد پورتفولیو و طراحی وب دارد به شما نشان نمیدهد. همچنین به برخی هنرمندانی که آثاری خیرهکننده در این زمینه خلق کردهاند اشاره خواهیم کرد؛ برای مشاهده پروفایل Behance هریک از این هنرمندان بر روی نام آنها کلیک کنید:
– حوزه دیجیتال / جیووانی مایستو
– حوزه مداد و مدادرنگی / دان نوپین
– حوزه جوهر / کریستین آلمدا
– پروژههای تولید پوستر
– پروژههای قلمزنی روی فلزات و حکاکی / یاروسلاو نوواک
انتخاب بین این تکنیک ها مشخصا به پروژه بستگی دارد، و اینکه مخاطب پروژه متعلق به کدام گروه سنی است. برای حرفهای شدن در تصویر گری بهتر است با تکنیکهای مختلف آشنا شوید و آنها را امتحان کنید و از بین آنها یک یا دو تکنیک را که دوست دارید برای خود برگزینید، آنقدر تمرین و تکرار کنید تا بر این روش ها تسلط یابید و بتوانید اجرای حرفهای و بدون نقصی از آنها ارائه دهید. در این مرحله با تکنیک اجرایی خود کاملا راحت خواهید بود. درنتیجه میتوانید در یک حالت ایدهآل تمرکزتان را بیشتر بر روی بخش دیزاین و ایده پردازیِ اثر بگذارید و به راحتی از پس اجرای نهایی برآیید.
1 دیدگاه
بسی مفید بود.