تصویرسازی گرایشهای مختلفی دارد که تصویرسازی ادیتوریال یکی از آنها است.
این نوع تصویرسازی، معمولاً با یک متن همراه است و برای انتقال بهتر مفهوم یا منظور محتوای کتابها، مجلات و روزنامهها بهکار میرود. هدف در تصویرسازی ادیتوریال بازاریابی یا جلبنظر نیست، مانند آنچه که نقاشیهای تبلیغاتی یا بستهبندیها بهدنبال آن هستند؛ بلکه هدف آن بیان ایده بهگونهای مشخصتر است. تصویر طراحیشده باید خود روایتگر داستان باشد و احساسات را منتقل کند.
کاسپر سوات، تصویرگر ادیتوریال، معتقد است که این نوع تصویرسازی فرصتی برای یادگیری فراهم میکند. تعریف او از حرفهاش این است که در هر پروژۀ تصویرسازی ادیتوریال، ازآنجا که نیاز است تا مقالههای مختلف با موضوعات متفاوت را مطالعه کند، به دانش و آگاهی در زمینههای جدید دست مییابد.
بسته به اینکه تصویرسازی ادیتوریال برای چه متنی انجام گیرد، نوع آن متفاوت خواهد بود. هنرمند میتواند هر سبک و متریالی که دوست دارد انتخاب کند اما مهم این است که سبک انتخابی او با مخاطبان اثر و مفهوم متن تناسب داشته باشد. تصویرسازی ادیتوریال انواع مختلفی دارد، مانند:
- منابع وب، مانند بلاگها، مجلههای اینترنتی یا پرتالهای خبری. تصویرسازی برای پستهای اینستاگرام نیز تصویرسازی ادیتوریال محسوب میشود.
- کتابهای بزرگسالان، مانند کتابهای داستانی و غیرداستانی.
- کتابهای کودکان، مانند دایرهالمعارفها، اطلسها، کتابهای تعاملی تبلتها، و کتابهایی با تصاویر بزرگ و دقیق که برای بازیهای کودکان طراحی میشوند.
روزنامهها و مجلات چاپی
تصویرسازی کتاب
نکتۀ مهمی که یک تصویرگر کتاب باید بداند این است که نهتنها متن کتاب نیاز به تصویرسازی دارد بلکه بخشهای دیگری نیز وجود دارند که ممکن است نیاز به تصویرسازی داشته باشند، مانند روی جلد ، پشت جلد، شیرازه یا عطف و صفحۀ ابتدایی و انتهایی کتاب (آستر بدرقه).
پیش از شروع کار، لازم است تا تصویرگر با ویراستار و ناشر کتاب گفتگو کرده و فهرستی از بخشهایی که باید تصویرسازی شوند، تهیه کند. پروژۀ تصویرسازی یک کتاب را همیشه باید به شکل یک کل در نظر داشت تا درنهایت تمامی جزئیات با ایدۀ کلی اثر در ارتباط باقی بمانند. باید بهخاطر داشته باشید که تصویرسازی کتاب با تصویرسازی روزنامه یا مجله متفاوت است. در مجله، نیاز است تا روی مفهومسازی تمرکز کنید، در حالیکه در تصویرسازی جلد کتاب تمرکز باید روی تایپوگرافی عناوین و ارتباط مناسب آنها با بخشهای مختلفی چون پشت و روی جلد و شیرازه باشد.
چطور مخاطب را مشخص کنیم؟
از نکات مهم در تصویرسازی کتاب این است که پیش از آغاز به طراحی، مخاطب اثر را در نظر داشته باشید تا بتوانید سبک و تصویر مناسب برای او را خلق کنید. مثلاً تصویر یک فرد برهنه که در حال سیگار کشیدن است، با رنگبندی تیره، ایدۀ خوبی برای کتاب کودک نیست.
تحلیل کردن بازار و هدف قرار دادن مخاطب، از مراحل مهم در تصویرسازی است. درنتیجه لازم است ابتدا از کارفرمای خود دربارۀ خوانندۀ اثر سوال کنید. سپس سایر مقالات و کتابهای ناشر را ببینید و تصویرسازیهای دیگر با موضوع مشابه را بررسی کنید.
مراحل تصویرسازی ادیتوریال
تصویرسازی ادیتوریال، با سایر تصویرسازیها متفاوت است. نیازمند درگیری بیشتر با متن، همکاری دائم با مدیر هنری و همکاری مستقیم با کارفرماست. ضمن اینکه توجه به مهلت تعیینشده برای انجام کار بسیار مهم است. این نوع تصویرسازی، موضوعات و ایدههای جدیدی برایتان به ارمغان میآورد و جالب آنکه هرگز نمیدانید متن بعدی برای تصویرسازی ادیتوریال چیست. برای انجام یک پروژه باید به چند نکته توجه کنید.
- در مرحلۀ اول، برای این کار، دربارۀ مخاطب اثر با کارفرما گفتگو کنید. حال نوبت به مهمترین بخش این مرحله میرسد، یعنی خواندن متن کتاب. در حین خواندن متن، کلمات کلیدی و ایدههای اصلی را مشخص کنید. گاهی خوب است که کلمات کلیدی را انتزاعی تصور کنید و موضوعات مختلف را در یک تصویر ادغام کنید. از تکنیکهای خلاقانه گوناگون بهره بگیرید. همیشه تغییر روشها و رویکردها کمک میکند تا ایدههای جدید پیدا کنید. بیشتر اوقات تصویرسازی ادیتوریال برای متنهای پیچیده و انتزاعی، نیازمند راهحلهایی بسیار منحصربهفرد است.
- مرحلۀ دوم، درک ساختار است. مثلاً زمانی که روی نشریات چندصفحهای کار میکنید، ابتدا باید ساختار کلی آنها را در نظر بگیرید و برایشان استوریبورد طراحی کنید. استوریبورد، یک طرح کلی است تا به کمک آن بتوانید ترتیب ترسیمات و یکپارچگی متن را حفظ کنید. درواقع یک نقشه راه است که در زمان صرفهجویی میکند.
- در مرحلۀ سوم اسکچ تهیه کنید. پس از درک ایدۀ اصلی و ساختار متن، زمان طراحی اسکچهاست. نیازی نیست که این طرحها کامل و بینقص باشند. هدف این است که خط سیر افکارتان را برای کارفرما ترسیم کنید تا هم از میزان رضایتمندی او آگاه شوید و هم مطمئن گردید که هدف و ایدۀ اصلی متن را بهدرستی درک کردهاید. پیش از ارسال اسکچها برای کارفرما، یکبار دیگر طرحها را چک کنید، شاید به ایدههای بهتری برسید و یا برخی اشتباهات خود را پیدا کنید. در نظر داشته باشید که هدف اصلی تصویرگر این است که اثرش هم از نظر بصری و هم از نظر انتقال مفهوم، قوی عمل کند.
- مرحلۀ چهارم، طراحی تصویر نهایی است که جذابترین بخش کار میباشد. برای بالا بردن میزان ادراک مخاطب از ترکیب تصویر و متن، باید از سبک مناسب استفاده کنید.
ورود به حیطۀ تصویرسازی ادیتوریال
۱) ابتدا پورتفولیوی خود را آماده کنید: ترکیبی از ۱۰ تا ۱۵ اثرِ باکیفیت که سبک شخصیتان باشد. اگر نمونهکار ندارید، میتوانید برای چند مقالۀ موردعلاقۀتان تصویرسازی کنید. عناصر غیرضروری در پروتفولیو ذهن مخاطب را آشفته میکند. خوب است که پورتفولیوی آنلاین داشته باشید و آثار خود را پیدیاف کنید. فایل شما نباید خیلی سنگین باشد.
کاسپر سوات از تجربۀ شخصیاش برای آغاز به کار میگوید که وقتی تصمیم میگیرد تصویرگر مجلات و مقالات شود، به خود کمی زمان میدهد و برای ۱۰ مقاله تصویرسازی میکند. سپس آنها را با ایمیل برای مجلات و مدیران هنری مختلف میفرستد. پس از دو ماه میتواند اولین سفارش خود را بهعنوان تصویرگر دریافت میکند.
۲) در گام دوم، با استفاده از منابع مختلف وب، از کانالهای گوناگون برای معرفی آثار خود بهره ببرید، مانند شبکههای اجتماعی، وبسایتهای حرفهای و بلاگها.
- بهترین شبکۀ اجتماعی برای یک تصویرگر ادیتوریال، اینستاگرام است. حتماً از هشتگها استفاده کنید و مرتب پست بگذارید تا بازدیدکنندگان بیشتری جذب صفحۀ شخصیتان شوند.
- توصیه میشود از وبسایت Behance استفاده کنید. این وبسایت یک شبکۀ اجتماعی بزرگ برای طراحان حرفهای است که در سراسر دنیا مخاطب دارد.
- دیگری، وبسایت Dribbble است. باوجوداینکه دسترسی به این سایت فقط با دعوتنامه امکانپذیر است اما طراحان، تصویرگران و مدیران هنری زیادی در آن فعالیت میکنند.
- استفاده از وبسایت شخصی شما را به عنوان یک حرفهای معرفی میکند.
- فیسبوک و لینکدین نیز مناسبند و در بین مدیران هنری که دنبال تصویرگر جدید میگردند، بسیار محبوب هستند. بخش پروفایل خود را در این شبکهها تکمیل کنید و در بحثهای تخصصی شرکت نمایید. مدیران هنری و ناشران را دنبال کنید. حتی اگر دعوت شما را نپذیرند، با طرز فکر و الزامات لازم برای همکاری با آنها آشنا میشوید.
۳) گام سوم پیدا کردن اولین مشتری است. نمونهکارهای خود را برای آژانسهای تصویرگری، انتشاراتیها یا مستقیم برای اشخاص بفرستید. یک فهرست آدرس ایمیل تهیه کنید و برایشان نمونهکار بفرستید. پیامها را شخصیسازی کنید و ایمیل گروهی ارسال نکنید. روش دیگر، شرکت در ایونتها و برقراری ارتباط نزدیک با نمایندگان انتشارات و مجلات است. بهتر است نسخۀ چاپی نمونهکارهای خود و کارت ویزیتتان را همراه داشته باشید.
دنیس زیلبر، تصویرگر حرفهای، میگوید اولین مشتریاش، که مجلهای کوچک در مسکو بوده، او را از طریق اینترنت پیدا کرده است.
باید به خاطر داشته باشید که بین کار برای یک انتشارات و کار برای یک آژانس تصویرسازی تفاوتهایی وجود دارد. در آژانس تصویرسازی با مشتریان متعدد و موضوعات مختلف سروکار دارید اما در انتشارات معمولاً با یک سبک، یک موضوع و یک تیم ویراستاری و هنری همکاری دارید.